بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
برای من خیلی جالب است که بدانم دلیل تعصب مردم ایران بر روابط خارج از ازدواج دائم در چیست؟چرا ایرانی ها فقط آن را قبیح می شمرند و هیچ مردم دیگری اعم از مسلمان و غیر مسلمان بر روی آن تعصبی ندارند ؟ چند شب پیش منزل یکی ازاقوام کانال های ماهواره را دور می زدم و در همین بین کانال هایی تحت عنوان زواج یا مسیار توجه م را جلب کرد جالب بود که همین برادران اهل تسنن که با ازدواج موقت مخالف هستند کانال هایی دارند تا به عنوان واسطه زنان و مردان مناسب را به هم معرفی نماید در یکی از همین کانال ها اسامی زنان در قسمت پائین و اسامی مردان در قسمت بالا به همراه سن و وضعیت تاهل و شهر محل سکونت و کد اختصاصی فرد نمایش داده می شد و به قول معروف بازار کارشان حسابی داغ بود . واقعا تاسف خوردم که چرا ایران به عنوان تنها کشور شیعه مذهب در دنیا که ازدواج موقت را در قانون و شرع مجاز می داند نه تنها تلاشی برای ایجاد مراکزی جهت آشنایی افراد با هم نمی کند بلکه بر ضد این موضوع نیز فعالیت می کند و مثلا واژه های "صیغه" در گوگل فیلتر شده و قابل جستجو نیست .
منبع:حال و هوای حلال با اندکی تصرف
بسم الله الرحمن الرحیم و صل الله علی محمد و آله الطاهرین
برای من خیلی جالب است که بدانم دلیل تعصب مردم ایران بر روابط خارج از ازدواج دائم در چیست؟چرا ایرانی ها فقط آن را قبیح می شمرند و هیچ مردم دیگری اعم از مسلمان و غیر مسلمان بر روی آن تعصبی ندارند ؟ چند شب پیش منزل یکی ازاقوام کانال های ماهواره را دور می زدم و در همین بین کانال هایی تحت عنوان زواج یا مسیار توجه م را جلب کرد جالب بود که همین برادران اهل تسنن که با ازدواج موقت مخالف هستند کانال هایی دارند تا به عنوان واسطه زنان و مردان مناسب را به هم معرفی نماید در یکی از همین کانال ها اسامی زنان در قسمت پائین و اسامی مردان در قسمت بالا به همراه سن و وضعیت تاهل و شهر محل سکونت و کد اختصاصی فرد نمایش داده می شد و به قول معروف بازار کارشان حسابی داغ بود . واقعا تاسف خوردم که چرا ایران به عنوان تنها کشور شیعه مذهب در دنیا که ازدواج موقت را در قانون و شرع مجاز می داند نه تنها تلاشی برای ایجاد مراکزی جهت آشنایی افراد با هم نمی کند بلکه بر ضد این موضوع نیز فعالیت می کند و مثلا واژه های "صیغه" در گوگل فیلتر شده و قابل جستجو نیست .
سرکوب مدافعان ازدواج موقت حتی تا وزیر کشور هم گسترش دارد و ایشان تنها پس از یک دفاع ساده از ازدواج موقت مجبور شد که درباره این موضوع روزه سکوت بگیرند و دیگر هیچ ابراز نظری نکنند. این فشارها باعث شده است کسانی که در برابر آمریکا و غرب کوتاه نمی آیند در مقابل این مسئله سکوت کنند و به قول معروف سری که درد نمی کند را دستمال نبندند.مدتی پیش هم آقای قرائتی دادش درآمد و گفت "در ازدواج موقت را بسته اید و حالا می گویید چه کنیم؟"که البته فکر کنم این بار هم دفعه اول و آخر ایشان باشد که از این حرف ها بزنند . کلا ازدواج موقت در ایران به هلوکاست در جوامع غربی بیشتر شبیه است همانطور که در غرب صحبت در باره عدم و جود هلوکاست عواقب بسیاری را در پی دارد در ایران هم صحبت درباره لزوم ترویج ازدواج موقت همین وضعیت را دارد و فرقی هم نمی کند که شما یک دکتر باشید ، یک فوتبالیست ، یک دانشجوی ساده و یا حتی وزیر کشور یک دولت . مهم این است که پایتان را از گلیمتان درازتر کرده اید . رهبر انقلاب که بی پروا به آمریکا و اسرائیل می توپد و دکتر احمدی نژاد هم که کیان اسرائیل و هلوکاست را زیر سئوال برده هم جرات نمی کنند بگویند بالای چشم مخالفان ازدواج موقت ابروست و اصولا ازدواج موقت برای جامعه در صورت استفاده صحیح لازم و ضروری است. مگر این لامذهب چیه که دلاورمرد ترین افراد هم جلوش کم می آرند؟ خنده دار هست که ترس و استرس سیاست مداران ما از یک عده تهی مغز است که برای افکار بچگانه شان حاضرند هرکاری بکنند اما نپذیرند که ازدواج موقت تنها چاره جامعه ماست برای دوری از فساد و منجلاب تباهی.
به نظر می رسد همانطور که تفکر کاست را نمی توان از ذهن مردم هند زدود(مردم هند در خود را در چند کاست یا طبقه اجتماعی قسمت می کنند که مثلا فردی متعلق به کاست اشراف است و فرد دیگر متعلق به کاست فقرا و معتقدند هر کسی در هر کاستی که به دنیا آمد باید در همان کاست هم بمیرد و علی رغم اینکه حکومت استعماری بریتانیا سالهاست از این کشور رفته است اما هنوز مردم هند خود را مقید به کاست می دانند ) ذهنیت بد مردم ایران را هم درباره ازدواج موقت نمی توان از بین برد اما حقیقت چیز دیگری است . بگذارید یک مثال ملموس و عینی بزنم کسانی که کمی سنشان قد می دهد یادشان هست که در اوایل انقلاب وجود مبلمان در هر خانه ای دلیل محکم و قاطعی بود بر طاغوتی بودن و شاهدوست بودن آن خانواده . بارها شنیده ایم که در آن زمان بسیاری از خانواده ها مبلمان های خود را به انباری ها انتقال دادند تا دیگر اعضا فامیل با آن خانواده قطع رابطه نکنند وانگ شاهدوستی را به آنان نچسبانند اما حالا با گذشت تنها 30 سال از آن روز ها شاهد وجود مبلمان در هر خانه هستیم حتی مومن ترین و انقلابی ترین افراد هم برای خود مبلمان تهیه کرده اند ولی هنوز هم رگه هایی از این مطلب را می توانیم در سران دولتی ببینیم مثلا دکتر احمدی نژاد در منزلشان هنوز مبلمان ندارند (به گزارش بازتاب در تاریخ 7 فروردین 78) ولی جامعه متحول شده است و این را مصداقی می توان گرفت بر عقیده حامیان ازدواج موقت برای متحول کردن افکار عمومی مردم ایران در جهت پذیرش ازدواج موقت .
درپایان هم قسمتی از بیانات شیخ مرتضی مطهری را به عنوان حسن ختام می آورم :
شما اگر امروز یک پسر محصل هجده ساله را که شور جنسى او به اوج خود رسیده است تکلیف به ازدواج بکنید،به شما مىخندند.همچنین استیک دختر محصل شانزده ساله.عملا ممکن نیست این طبقه در این سن زیر بار ازدواج دائم بروند و مسؤولیتیک زندگى را-که وظایف زیادى براى آنها نسبتبه یکدیگر و نسبتبه فرزندان آیندهشان ایجاد مىکند-بپذیرند. ز شما مىپرسم:آیا با این حال،با طبیعت و غریزه چه رفتارى بکنیم؟آیا طبیعتحاضر استبه خاطر اینکه وضع زندگى ما در دنیاى امروز اجازه نمىدهد که در سنین شانزده سالگى و هجده سالگى ازدواج کنیم دوران بلوغ را به تاخیر بیندازد و تا ما فارغ التحصیل نشدهایم غریزه جنسى از سر ما دستبردارد؟
آیا جوانان حاضرند یک دوره«رهبانیت موقت»را طى کنند و خود را سخت تحت فشار و ریاضت قرار دهند تا زمانى که امکانات ازدواج دائم پیدا شود؟فرضا جوانى حاضر گردد رهبانیت موقت را بپذیرد،آیا طبیعتحاضر است از ایجاد عوارض روانى سهمگین و خطرناکى که در اثر ممانعت از اعمال غریزه جنسى پیدا مىشود و روانکاوى امروز از روى آنها پرده برداشته است صرف نظر کند؟
دو راه بیشتر باقى نمىماند:یا اینکه جوانان را به حال خود رها کنیم و به روى خود نیاوریم;به یک پسر اجازه دهیم از صدها دختر کام برگیرد،و به یک دختر اجازه دهیم با دهها پسر رابطه نامشروع داشته باشد و چندین بار سقط جنین کند،یعنى عملا کمونیسم جنسى را بپذیریم;و چون به پسر و دختر«متساویا»اجازه دادهایم،روح اعلامیه حقوق بشر را از خود شاد کردهایم،زیرا روح اعلامیه حقوق بشر از نظر بسیارى از کوتهفکران این است که زن و مرد اگر بناستبه جهنم دره هم سقوط کنند دوش به دوش یکدیگر و بازو به بازوى هم و بالاخره«متساویا»سقوط کنند.
آیا اینچنین پسران و دخترانى با چنین روابط فراوان و بیحدى در دوران تحصیل، پس از ازدواج دائم مرد زندگى و زن خانواده خواهند بود؟
راه دوم ازدواج موقت و آزاد است.ازدواج موقت در درجه اول زن را محدود مىکند که در آن واحد زوجه دو نفر نباشد.بدیهى است که محدود شدن زن مستلزم محدود شدن مرد نیز خواه ناخواه هست.وقتى که هر زنى به مرد معینى اختصاص پیدا کند قهرا هر مردى هم به زن معینى اختصاص پیدا مىکند،مگر آنکه از یک طرف عدد بیشترى باشند.بدین ترتیب پسر و دختر دوران تحصیل خود را مىگذرانند بدون آنکه رهبانیت موقت و عوارض آن را تحمل کرده باشند و بدون آنکه در ورطه کمونیسم جنسى افتاده باشند.
سلام
واقعا وبلاگ جالبی دارید . خیلی از وبلاگتون خوشم اومده .
خوشحال می شم ما رو لینک کنید و اجازه لینکتان را به ما بدهید .
۩۞۩ بی پرده زنان و مردان را ببینید۩۞۩
اگه با تبادل لینک موافق بودید حتما به من اطلاع بدید که شما رو با چه عنوانی لینک کنم .
سلام بر شما دوست عزیز.
با تبادل لینک موافقم و لینکتون رو هم اضافه کردم.
اسم وبلاگ من هم روشه:جالبترین های وب
موفق باشید.
سلام
کلیک امروز هم انجام شد.
ممنونم